اشعار یک نویسنده
نویسنده:
غلامحسین ساعدی
امتیاز دهید
تدوین: شیرین خاک پور
دکتر جواد مجابی در مقدمه این دفتر شعر میآورد: شاید شما پنجمین نفر باشید که خبردار شده اید ساعدی شعر هم میگفته است و شعرش را میخوانید. بجز دو تن از دوستانش، برادرش و من، اینک شما پنجمین خواننده، با شعارهایی آشنا میشوید که غلامحسین با سرسختی چون رازی شگرف آنرا از همه پنهان کرده بود. وقتی الفبا را منتشر میکرد با استناد به قول سارتر: که بخاطر اهمیت فراوانی که برای شعر قایلم شعر در مجله ام چاپ نمیکنم، در الفبای ایران یا پاریس شعر چاپ نکرد، اما با شعر و شعرا حشر و نشر مدام داشت. شعر برای او خیلی جدی بود و شاید یک راز؛ حالا این راز پیش جشم ما گشوده است.
بیشتر
دکتر جواد مجابی در مقدمه این دفتر شعر میآورد: شاید شما پنجمین نفر باشید که خبردار شده اید ساعدی شعر هم میگفته است و شعرش را میخوانید. بجز دو تن از دوستانش، برادرش و من، اینک شما پنجمین خواننده، با شعارهایی آشنا میشوید که غلامحسین با سرسختی چون رازی شگرف آنرا از همه پنهان کرده بود. وقتی الفبا را منتشر میکرد با استناد به قول سارتر: که بخاطر اهمیت فراوانی که برای شعر قایلم شعر در مجله ام چاپ نمیکنم، در الفبای ایران یا پاریس شعر چاپ نکرد، اما با شعر و شعرا حشر و نشر مدام داشت. شعر برای او خیلی جدی بود و شاید یک راز؛ حالا این راز پیش جشم ما گشوده است.
آپلود شده توسط:
hamid
1387/07/05
دیدگاههای کتاب الکترونیکی اشعار یک نویسنده
اول روانپزشک بود ... تو خیلی از زمینه هایِ هنری هم کار کرده :نمایشنامه . فیلمنامه . پانتومیم و ...
حالا هم که دیدیم شعر هم میگه:x ــــ
نویسنده خوبی بود ، شاعر ....